آینده استارتاپها در بورس
شاید کمتر کسی در سالهای گذشته فکر میکرد که سایتها و اپلیکیشنهایی که در حوزه ارائه خدمات استارتاپها فعالیت میکنند، حتی از صد کیلومتری سازمان بورس و اوراق بهادار رد شوند اما در سالهای اخیر و با توسعه بازار، این شرکتها نیز اشتیاقشان برای تأمین مالی از بورس چند برابر شد که تپسی را میتوان اولین فرزند این اشتیاق دانست.

شاید کمتر کسی در سالهای گذشته فکر میکرد که سایتها و اپلیکیشنهایی که در حوزه ارائه خدمات استارتاپها فعالیت میکنند، حتی از صد کیلومتری سازمان بورس و اوراق بهادار رد شوند اما در سالهای اخیر و با توسعه بازار، این شرکتها نیز اشتیاقشان برای تأمین مالی از بورس چند برابر شد که تپسی را میتوان اولین فرزند این اشتیاق دانست. در حال حاضر نیز استارتاپهایی مانند بلد، بازار، نشان، دیجیکالا و صدها اسم دیگر به دنبال ورود به بازار سرمایهاند و تکلیف آنها فعلا نامشخص است. در همین راستا مونا کابلی مدیرعامل کارگزاری فارابی در گفتوگویی ضمن صحبت درباره استارتاپها به مسائل روز بازار مانند پذیرش سایر شرکتها و دلیل موفق نشدن سهامی عام پروژهها پرداخت.
در سالهای اخیر، با تصویب دستورالعمل شرکتهای پروژهمحور بهمنظور کمک به تأمین مالی پروژههای اقتصادی و رشد پایدار اقتصاد کشور، بازار سرمایهگذار حرفهای در بورس تهران راهاندازی شد که بر اساس آن، سهام شرکتهایی که ماهیت پروژهای دارند، هنوز به مرحله بلوغ و سودآوری نرسیدهاند و دارای ریسک بالایی هستند، در این بازار معامله میشوند. ضمن اینکه روشهای موجود برای ورود شرکتها به بازار سرمایه، از نظر تنوع بازارها و شرایط پذیرش، تا حد زیادی پاسخگوی نیازهای شرکتهای مختلف است، اما پیچیدگی فرایندها، طولانی بودن زمان پذیرش و سختگیریهای برخی معیارها ممکن است برای شرکتهای کوچکتر یا نوپا چالشبرانگیز باشد و توسعه بازار نوآفرین و سادهسازی فرایندها میتواند این کاستیها را برطرف کند.
استارتاپها در سراسر جهان در حال ظهور هستند و توجه سرمایهگذاران را به خود جلب کردهاند، بهطوریکه این کسبوکارها معمولاً در حوزههای فناوری پیشرفته (High-Tech) یا فناوریهای نوظهور (Emerging Technologies) فعالیت میکنند.
موفقترین اکوسیستمهای استارتاپی، مانند سنگاپور، هنگکنگ، پکن، سئول، و بنگلور، نهتنها مراکز فعالیت استارتاپی بهشمار میروند، بلکه از محیطهای حمایتی قوی برخوردار هستند و بهدلیل اقتصاد توسعهیافته، مشوقهایی مانند معافیتهای مالیاتی و حمایتهای زیرساختی، از محبوبترین مراکز فعالیت استارتاپی محسوب میشوند و آینده روشنی پیش رو دارند.
ایران نیز با بهرهمندی از میراث فرهنگی غنی و پتانسیل اقتصادی بسیار بالا، ظرفیت قابلتوجهی برای توسعه استارتاپها دارد، اما برای تحقق این ظرفیت، دولت باید سرمایهگذاریهای کلان در آموزش و زیرساختهایی که با رشد استارتاپها در آینده مرتبط است را در دستور کار خود قرار دهد و با تدوین سیاستهای حمایتی، راهاندازی و رشد استارتاپها را تسهیل کرده و زیرساختها، دسترسی به سرمایه، و نیروی کار ماهر را توسعه دهد. با تقویت زیرساختها و سیاستهای حمایتی، استارتاپهای ایرانی میتوانند در بازار سرمایه نقش پررنگتری ایفا کنند، و بازار نوآفرین فرابورس فرصت مناسبی برای ورود استارتاپها به بازار سرمایه فراهم کرده است، اما موفقیت آنها به سادهسازی فرایند پذیرش، افزایش آگاهی سرمایهگذاران و کاهش ریسکهای مالی بستگی دارد.
کشور ما هرساله با کمبود نقدینگی و کسری بودجه مواجه است که این امر به رکود در برخی حوزهها منجر شده، اما سرمایهگذاری و تأمین مالی پروژههای ملی، تکمیل و بهرهبرداری از آنها میتواند به رشد اقتصادی، افزایش تولید، اشتغالزایی و مهار تورم کمک کند. در گذشته، تأمین مالی پروژهها عمدتاً از طریق وامهای بانکی انجام میشد، اما بانکها بخش عمده منابع خود را به داراییهای غیرنقدی تبدیل کردهاند و اکنون با کمبود نقدینگی مواجه هستند، بنابراین استفاده از ابزارهای خارج از شبکه بانکی برای تکمیل پروژههای نیمهتمام اجتنابناپذیر است. یکی از این ابزارها، بهرهگیری از ظرفیتهای بازار سرمایه است که تأمین مالی از طریق آن به دو شکل ابزارهای بدهیمحور (مانند انتشار انواع صکوک) و ابزارهای سرمایهمحور (مانند پذیرش شرکتها یا افزایش سرمایه) انجام میشود.
شرکتهای سهامی عام پروژه، یکی از ابزارهای تأمین مالی سرمایهمحور محسوب میشوند که توسط سازمان بورس و اوراق بهادار برای تأمین مالی پروژههای تولیدی و عمرانی طراحی شدهاند و امکان جمعآوری مبالغ خرد مردمی را برای تکمیل و بهرهبرداری از پروژههای زیربنایی فراهم میکنند و سهام این شرکتها پس از تأسیس و طی مراحل قانونی، در بورس یا فرابورس قابل معامله است. این شرکتها مزایایی دارند، از جمله تضمین کف سود توسط بانک و انتقال سهام پروژه به سرمایهگذار بهعنوان دارایی که در برابر تورم ارزش خود را حفظ میکند.
بر اساس دستورالعمل، پذیرهنویسی شرکتهای سهامی عام پروژه به سه روش انجام میشود: ۱) تأسیس شرکت سهامی عام جدید که پروژه موجود بهعنوان آورده غیرنقدی به شرکت منتقل شده و از طریق پذیرهنویسی، منابع مالی موردنیاز جمعآوری میشود؛ ۲) افزایش سرمایه از محل سلب حق تقدم در شرکتی که پروژه در آن اجرا میشود، پس از تبدیل شرکت موجود به سهامی عام؛ ۳) تأسیس هلدینگ سهامی عام که شرکتهایی با پروژههای نیمهتمام میتوانند از طریق پذیرهنویسی، منابع مالی را تأمین کرده و صرف تکمیل پروژههای هلدینگ کنند، اما همه این فرایندها منوط به داشتن طرح توجیهی و برنامه کسبوکار مناسب است که باید به تأیید هیأت پذیرش بورس یا فرابورس برسد.
ناراستیها و اشکالاتی در مسیر تأسیس شرکتهای سهامی عام پروژه وجود دارد که موجب طولانی شدن فرایند پذیرش اینگونه شرکتها شده است، بهطوریکه از سال ۱۴۰۰ تاکنون، تنها سه شرکت تجلی توسعه معادن و فلزات، گسترش سوخت سبز زاگرس و اکسیر مس (که هر سه ماهیت دولتی دارند) تأسیس شده و امکان استفاده از این دستورالعمل را پیدا کردهاند. دلایل عدم اقبال شرکتها به این ابزار عبارتاند از:
۱. طولانی بودن فرایند پذیرش که بعضاً بیش از یک سال به طول میانجامد.
۲. اعمال نظرهای شخصی و سختگیرانه در جلسات هیأت پذیرش، بهگونهای که گاهی معیارهای مورداستفاده برای شرکتهای بالغ، برای شرکتهای پروژهمحور نیز اعمال میشود.
۳. عدم شناخت و هماهنگی ارکان و تضاد منافع میان آنها، زیرا اجرای موفق یک پروژه به همکاری ارکان پروژه (از جمله پیمانکاران، ارکان نظارتی و ارکان اجرایی) وابسته است و در برخی موارد، عدم همکاری ارکان نظارتی و سازنده پروژه میتواند هزینههای ساخت را افزایش داده یا حتی پروژه را ناتمام بگذارد.
۴. شرط حداقل ۲۰ درصد پیشرفت فیزیکی و ریالی برای پروژهها که برای پروژههایی که تازه آغاز شدهاند، محدودیت ایجاد میکند.
در نهایت باید بر این نکته نیز تاکید کنم که رفع موانعی که به آن اشاره کردم و همچنین سادهسازی فرایندها و افزایش آگاهی سرمایهگذاران میتواند به رونق این ابزار کمک کند تا تأمین مالی از بازار سرمایه و از طریق این روش بهتر از گذشته اجرایی شود.