آیا لایه ۳ها برای تکامل بلاکچین ضروری هستند؟

اگر اینترنت در همان دوران کند و پردردسر دایال‌آپ (Dial-up) متوقف می‌ماند، هرگز به دنیای امروز نمی‌رسیدیم؛ نه خبری از نتفلیکس و بازی‌های آنلاین بود و نه رایانش ابری. تکامل مستمر زیرساخت‌های اینترنتی راه را برای پذیرش گسترده هموار کرد و باعث شد ارتباطات دیجیتال به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل شوند. دنیای بلاکچین نیز با ظهور لایه ۳ها در آستانه چنین جهشی قرار دارد؛ چراکه با حذف پیچیدگی‌ها، کاهش هزینه‌ها و آماده‌سازی واقعی بلاکچین برای کاربران نهایی، راه را برای پذیرش انبوه هموار می‌کنند.

آیا لایه ۳ها برای تکامل بلاکچین ضروری هستند؟

اگر اینترنت در همان دوران کند و پردردسر دایال‌آپ (Dial-up) متوقف می‌ماند، هرگز به دنیای امروز نمی‌رسیدیم؛ نه خبری از نتفلیکس و بازی‌های آنلاین بود و نه رایانش ابری. تکامل مستمر زیرساخت‌های اینترنتی راه را برای پذیرش گسترده هموار کرد و باعث شد ارتباطات دیجیتال به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل شوند. دنیای بلاکچین نیز با ظهور لایه ۳ها در آستانه چنین جهشی قرار دارد؛ چراکه با حذف پیچیدگی‌ها، کاهش هزینه‌ها و آماده‌سازی واقعی بلاکچین برای کاربران نهایی، راه را برای پذیرش انبوه هموار می‌کنند.

یکی از نمونه‌های قابل‌توجه حمایت از به‌کارگیری لایه ۳ها، تصمیم اخیر هاریزون دائو (Horizen DAO) برای پیوستن به اکوسیستم بیس (Base) است. آن‌ها این انتقال را یک گام راهبردی می‌دانند؛ زیرا از طریق شبکه لایه ۲ بیس می‌توانند، یک اپ‌چین را در قالب لایه ۳ برای اجرای اپلیکیشن‌ خاص ایجاد کنند. اعضای هاریزون دائو معتقدند که آینده پذیرش گسترده و مقیاس‌پذیری بلاکچین در گروی معماری‌های چندلایه و ماژولار است و لایه ۳ها می‌توانند این هدف را محقق کنند. در این مطلب از میهن بلاکچین قصد داریم لزوم وجود لایه‌ ۳ها را بررسی کنیم و ببنیم چطور به تکامل دنیای بلاکچین کمک می‌کنند.

نگاهی به گذشته تکامل شبکه‌های لایه ۱، ۲ و ۳

 

با وجود پیشرفت سریع بلاکچین و ارزهای دیجیتال، پذیرش انبوه این فناوری هنوز با مشکلاتی دست‌وپنجه نرم می‌کند. برای اینکه روزی تمام جمعیت کره زمین بتوانند از ارزهای دیجیتال استفاده کنند، تراکنش‌های بلاکچینی باید سریع، ارزان و راحت انجام شوند، طوری که کاربر عادی اصلا متوجه پیچیدگی‌های پشت پرده نشود. واقعیت این است که مسئله مقیاس‌پذیری شبکه‌های لایه ۱ کماکان به قوت خودش باقی است، بلاکچین‌های لایه ۲ نیز هنوز آنقدر ارزان نیستند که برای استفاده روزمره و پذیرش انبوه مناسب باشند. درست همینجاست که پای لایه ۳ها به میان می‌آید. برخلاف تصور برخی افراد، لایه ۳ فقط یک ایده‌ تئوری نیست؛ بالعکس این فناوری علاوه‌بر کاهش هزینه‌ها، امکان پیاده‌سازی ویژگی‌های خاص و پیشرفته‌ای را فراهم می‌کند که هنوز در شبکه‌های لایه ۱ و حتی لایه ۲ قابل اجرا نیستند. به‌طور مثال، در لایه ۳ها می‌توان از قابلیت‌های بهبود‌یافته اثبات دانش صفر (ZK) استفاده کرد که هم امنیت بالاتری دارند و هم به حفظ حریم خصوصی کاربران کمک می‌کنند.

از آنجایی‌که اجرای تراکنش روی لایه ۱هایی مانند اتریوم گران تمام می‌شد، لایه ۲ها طراحی شدند تا با پردازش تراکنش‌ها خارج از زنجیره و ارسال وضعیت نهایی به لایه پایه، بخشی از این مشکل را حل کنند. اما حالا لایه ۳ها پا را فراتر گذاشته‌اند؛ آن‌ها به‌جای تسویه روی لایه ۱، تراکنش‌ها را روی لایه ۲ تسویه می‌کنند. این ساختار سلسله‌مراتبی باعث می‌شود که هزینه‌ها در هر لایه به‌صورت تدریجی کاهش پیدا کنند.

ایده لایه ۳ به‌صورت طبیعی و در جریان تلاش توسعه‌دهندگان برای بهینه‌سازی زیرساخت‌های بلاکچین به‌وجود آمد. نخستین بار شرکت استارک‌ور (StarkWare) در اواخر سال ۲۰۲۱ این مفهوم را تحت عنوان «مقیاس‌پذیری فراکتالی (Fractal scaling)» مطرح کرد. اندکی بعد در سال ۲۰۲۲، ویتالیک بوترین با بررسی طرح‌های لایه ۳ پیشنهاد کرد که این لایه می‌تواند برای اهداف تخصصی‌تری فراتر از افزایش مقیاس‌پذیری و ظرفیت شبکه مورد استفاده قرار بگیرد.

درنهایت، در سال ۲۰۲۳ تیم‌های اصلی مقیاس‌پذیری اتریوم برای پیاده‌سازی چارچوب‌های لایه ۳ دست به‌کار شدند. به‌طور مثال، آربیتروم (Arbitrum) فریمورکی به‌نام اوربیت (Orbit) را معرفی کرد که امکان ساخت زنجیره‌های لایه ۳ تحت عنوان “Orbit chains” را فراهم می‌کند. متر لبز (Matter Labs) هم با رونمایی از “ZK Stack” ایجاد رول‌آپ‌های دانش صفر را که می‌توانند هم به عنوان لایه ۲ و هم لایه ۳ عمل کنند، امکان‌پذیر کرد. درمجموع، این تحولات باعث شد که لایه ۳ها از مرحله نظری وارد مرحله عملیاتی و اجرایی شوند.

نظر منتقدان در مورد لایه ۳ها

با وجود تمام مزایایی که برای لایه ۳ها مطرح می‌شود، همه در مورد آن‌ها خوش‌بین نیستند. منتقدان چندین ایراد را علیه بلاکچین‌های لایه ۳ مطرح می‌کنند. بسیاری معتقدند راه‌حل‌های لایه ۲ هنوز به بلوغ کامل نرسیده‌اند، بنابراین صحبت کردن از لایه ۳ در این مقطع کمی زود است. گروهی دیگر می‌گویند لایه ۳ فقط باعث پیچیده‌تر شدن معماری بلاکچین می‌شود. اما حقیقت این است تکنولوژی‌های بزرگ می‌توانند پیچیدگی را از دید کاربر پنهان می‌کنند، درست همان‌طور که اینترنت با تمام لایه‌ها و پروتکل‌هایش، موفق شد یک تجربه‌ ساده و روان را برای کاربران فراهم کند. عده‌ای نیز لایه ۳ را اضافی و غیرضروری می‌دانند. آن‌ها معتقدند اهداف موردنظر از طریق بهینه‌سازی لایه ۲ هم قابل دستیابی است، بنابراین نیازی به اضافه کردن یک لایه جدید نیست.

با همه این اوصاف، واقعیت مهمی وجود دارد که لزوم وجود لایه ۳ها را کاملا برجسته می‌کند؛ لایه ۲ها که قرار بود تراکنش‌ها را سریع‌تر و ارزان‌تر کنند، هنوز به استاندارد ایده‌آل نرسیده‌اند. در چنین شرایطی، لایه ۳ها می‌توانند یک قدم جلوتر بروند و هزینه‌ها را تا حدی کاهش دهند که برای کاربر نهایی نزدیک به صفر شود. این کاهش هزینه بسیار مهم است؛ زیرا یکی از شروط اصلی پذیرش گسترده بلاکچین این است که انجام تراکنش‌ها برای کاربران تقریبا رایگان باشد‌ و لایه ۳ دقیقا همین قابلیت را فراهم می‌کند.

حرکت بلاکچین در این مسیر ما را به «انتزاع زنجیره (Chain Abstraction)» نزدیک می‌کند؛ آینده‌ای که مرزهای بین زنجیره‌ها برای کاربران کاملا نامرئی می‌شود. کاربر نه می‌داند لایه ۲ چیست، نه لایه ۳؛ فقط یک اپلیکیشن را باز می‌کند و با خیال راحت تراکنش خودش را انجام می‌دهد. این اتفاق، باعث تسهیل ورود کاربران به دنیای بلاکچین، روان شدن جریان نقدینگی و افزایش انگیزه توسعه‌دهندگان برای ساخت اپلیکیشن‌های جدید می‌شود. هنگامی که کاربران دغدغه کارمزدهای گس را نداشته باشند، روند پذیرش ارزهای دیجیتال شتاب می‌گیرد. توسعه‌دهندگان نیز می‌توانند در شبکه‌هایی که پیش از این توجیه اقتصادی نداشتند، پروژه‌های خودشان را بسازند. از سوی دیگر هنگامی که نقدینگی محدود به کارمزد تراکنش‌ها نباشد، آزادانه‌تر در اکوسیستم جریان پیدا می‌کند و همه این‌ها به‌نفع کل زنجیره است.

البته موضوع انتزاع صرفا به هزینه‌ها مربوط نمی‌شود؛ ساده‌تر کردن تجربه کاربری، رفع پیچیدگی‌ها و قابلیت شخصی‌سازی از دیگر مزایای این رویکرد مهم هستند.

مزایای لایه ۳ها؛ شخصی‌سازی و اتصال‌پذیری

یکی دیگر از دلایل شکل‌گیری لایه ۳ها، نگرانی از انزوای اکوسیستم‌ها است. هیچ زنجیره‌ای دوست ندارد به یک جزیره‌ جداافتاده تبدیل شود. بلاکچین‌های مستقل لایه ۱ معمولا با چالش‌های بزرگی روبه‌رو می‌شوند؛ آن‌ها باید امنیت شبکه را از صفر تامین کنند، زیرساخت خود را به‌طور کامل بسازند و کاربران را از ابتدا جذب کنند. بسیاری از پروژه‌هایی که روزی خود را «قاتل اتریوم» می‌دانستند، نظیر کاردانو، فانتوم یا تزوس به خوبی می‌دانند که پیمودن این مسیر چقدر سخت و دشوار است.

در مقابل، لایه ۳ها یک مسیر جایگزین را پیش پای توسعه‌دهندگان می‌گذارند؛ مسیری که در آن اپلیکیشن‌ها می‌توانند به اکوسیستم‌های بزرگ و تثبیت‌شده متصل شوند و در عین حال امکان سفارشی‌سازی بیشتری را هم فراهم می‌کنند. اینجاست که قابلیت واقعی لایه ۳ها نمایان می‌شود. اپ‌چین‌ها (Appchains) یا زنجیره‌های مختص برنامه (Application-specific chains) می‌توانند برای انواع کاربردهای منحصربه‌فرد چه در زمینه اثبات‌های دانش صفر و چه برای بازی‌های بلاکچینی، دیفای، شبکه‌های اجتماعی یا حتی اپلیکیشن‌های سازمانی بهینه شوند. آن‌ها می‌توانند ماشین‌های مجازی سفارشی، الگوریتم‌های اجماع خاص یا ویژگی‌های حریم خصوصی را متناسب با نیازهای خود پیاده‌سازی کنند و در عین حال همچنان به اکوسیستم اصلی متصل بمانند و از امنیت و نقدینگی آن بهره‌مند شوند.

ترکیب این دو ویژگی یعنی سفارشی‌‌سازی و اتصال به اکوسیستم‌های اصلی باعث می‌شود که اپلیکیشن‌های مختص برنامه به بالاترین عملکرد ممکن برسند و در نهایت همه چیز به‌نفع کاربر نهایی تمام ‌می‌شود.

جمع‌بندی؛ مسیری به‌سوی انتزاع واقعی

برخی معتقدند شبکه‌های لایه ۳ دنیای وب ۳ را بیش از حد پیچیده می‌کنند؛ اما نکته جالب این است که اگر به‌درستی پیاده‌سازی شوند، می‌توانند پیچیدگی را برای کاربر نهایی از بین ببرند. درحال‌حاضر، برنامه‌های غیرمتمرکز مدرن می‌توانند از طریق طراحی کیف‌پول‌های هوشمند و رابط‌های کاربری ساده و قابل‌فهم، تمام جزئیات فنی لایه‌های زیرین را از نگاه کاربر پنهان کنند. درست همان‌طور که برای کار با اینترنت نیازی به درک پروتکل‌های TCP/IP نیست؛ کاربران دپ‌های بلاکچینی نیز می‌توانند از سرعت، قیمت مقرون‌به‌صرفه و کیفیت خدمات لذت ببرند.

تکامل طبیعی معماری بلاکچین به‌سمت لایه ۳ها یک گام مثبت و ضروری است. این لایه میان استقلال و تعامل‌پذیری تعادل ایجاد می‌کند، بدون به‌خطر انداختن امنیت، بهره‌وری هزینه‌ها را به حداکثر می‌رساند و در عین اتصال به اکوسیستم اصلی، بهینه‌سازی تخصصی را امکان‌پذیر می‌کند. این ویژگی‌ها صرفا یک مزیت‌ جانبی نیستند؛ بلکه پیش‌نیازهای ضروری پذیرش گسترده بلاکچین در جهان واقعی به‌شمار می‌آیند.

همان‌طور که اینترنت به این دلیل که «کار با آن ساده و راحت بود» همه‌گیر شد، دنیای بلاکچین هم باید به جایی برسد که کار با آن سریع، راحت، و ارزان شود. لایه ۳ها ما را به این نقطه نزدیک می‌کنند و این همان جایی‌ است که رمزارزها می‌توانند برنده واقعی باشند. آیا شما هم با این نظر موافق هستید؟

 

 

ارسال نظر

خبر‌فوری: قضات حامی محیط زیست معرفی شدند